سلام به همه دوستان عزیزم

 

این بار می خواهم درباره سفرم که به یونان صورت گرفت برای شما توضیحی مختصردهم 

من و آقای جمشیدی و خانواده ایشان به مدت 4 روز در شهرآتن یونان اقامت داشتیم که از پاریس 3 ساعت پرواز به آتن بود که با هواپیمایAir France   سپری شد  بعد ازرسیدن به یونان در هتل رزو شده مستقر شدیم و به دید و بازدید از اماکن دیدنی شهر پرداختیم .

 

در وهله اول به بازدبد از آکراپلیس رفتیم ، نکته قابل درنگ در اسم این محل در این بود .درزبان یونانی به آتن ، آکا می گویند و آکروپلیس هم از آن مشتق شده واین همانند پرسپولیس که از پرس Pers   یا همان پارس هست .

 

 اینطور استنباط می کنم که اجداد ما بعد از حمله به یونان و ایده گرفتن از این سازه ها تواتستند سازه های تخت جمشید را بنا کنند البته من زیاد از تاریخ نمی دانم ولی استنباط تجربی من این مطلب را به ذهن من آورد و با توجه به دفتر راهنمای که در آنجا دریافت کردم که ذکر شده بود که پارس ها بعد از حمله به یونان بسیاری از بناهای ساخته شده در آن زمان را سوزاندند و بعد از آن دوباره یونانیان به ساختن قصرها و ساخنمان ها پرداخنتد .

 

من متاسفانه بناهای تخت جمشید را هرگز ندیدم وجالب است بدانید یکی شهر مورد علاقه من هم شیراز هست و شاید علتی که من شیراز را خیلی دوست دارم عدم دیدوبازدید از آن شهر بوده باشد انشاءالله بعد از بازگشت به ایران از اولین جاهای زیارتی و سیاحتی من شیراز خواهد بود

 

بعد از حدود دوسال زندگی در پاریس و عادت کردن به قواعد و مقررات عمومی برای شما جالب خواهد بود که بگویم بعد از اینکه وارد شهر آتن شدیم و با ماشینی که اجاره کرده بودیم در شهر به گردش  پرداختیم ، به یاد خیابان های تهران افتادم  برایم خیلی جالب بود که یک کشور به اصطلاح اروپایی در آن قواعد رانندگی به مانند تهران اجرا می شود . 

از لحاظ شهری در آن مغازه ها، بغالی و فروشگاه های محلی وجود داشت . مردم هم کمتر به علائم و مقررات احترام می گذاشتند( برخلاف پاریس که تماما به مقررات تا حد خیلی بالای احترام می گذارند ) اگر هم اجرا می شد برای این بود که به هر حال عضوی از اتحادیه اروپا هستند  

 

این فکر به ذهن من خطور کرد که شاید تمدن یا قدمت داشتن  سبب این می شود که مردم و اجتماع کمتر حاضر شنود با شرایط جدید خود را وقف دهند و اینرسی بالای نسبت به روش های جدبد یا قواعد روز دارند .

 

به هرصورت من در یونان به یاد ایران و تهران و چاله و چوله های آن و چراغ قرمز رد کردن و عابر پیاده کیلوچند و وووووووو 

 

شاید ازیک لحاظ می توان به این امید بود که با کشور های اروپایی درجه 2 زیاد فاصله نداریم ودر بعضی موارد هم ما جلوترهستیم و با کمی تلاش و خود باوری به راحتی می توانیم ایرانی آباد و زیبا بسازیم البته با کمی دقت و سرعت بیشتر که لازمه آن کمک و همیاری تمامی ماها ست نه دولت ها

 

به هر حال بازدید از یونان عهد فلاسفه و منطق و مرکز علوم قدیم برای من خیلی جالب و سازنده بود وجا دارد که از آقای جمشیدی که شوهر دختر خاله من هستند کمال تشکر را داشته باشم که تمامی هماهنگی های سفر به عهده ایشان بود و امور 64 و غیرو ذالک  را به نحوه احسنت در طول سفر اجرا کردند .

 

در پایان برای تمامی دوستانم آرزو می کنم که بتوانند به سیاحت در کل دنیا بپردازند و متوجه شوند که ایران عزیز ما آنجنان که می بینند دور نیست از این مردمان چشم آبی

           

راستی خبرهای داغ هم دارم براتون که باید مفصلا شرح یدهم البته هنوز زیاد داغ نشده ولی منتظر باشید

 

 امیدوارم که تک تک تون در سلامتی کامل به سرببرید

 

به امید دیدار

 

التماس 2A  

 

سعید * در هواپیما برگشت ساعت 16:45 به وقت پاریس

 

لازم به ذکر است من این مطلب را در کمترین زمان نوشته ام و ایراد زیاد خواهد داشت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد