سلامی دوباره

سلام به همه دوستان عزیزم 

چند وقتی است که من دست به نوشتن در وبلاگم نبرده ام و این فکر کنم بخاطر تنبلی و کم حوصلگی من بوده باشه 

خیلی وقت هست که از نوشتن دور شدم و شاید به خاطر اینکه تو اینجا خیلی دوستان زیادی پیدا کردم و این باعث شده که من از این وبگاه هم غافل بشم شاید روزهای اول و ماه های اول غربت که تازه وارد این کشور شده بودم خیلی اوقات خالی داشتم و بیشتر به کارهای که در چندین سال گذشته انجام نداده بودم رسیدم و در تنهای خودم بسیار کارها کردم 

شاید از فوائد غربت و تنهای این باشه که ادم خودش را بیشتر پیدا میکنه و همین که در جای از اب و گل در میاد دیگه کمتر به مسائل گذشته فکر می کنه و بیشتر مشغول کارهای روزمره میشه 


امیدوارم که بتونم از این به بعد بیشتر به این یادگار های اینده سر بزنم و بیشتر برای اینده بنویسم


به امید روزهای بهتر 


نظرات 1 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 20 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ب.ظ

سلام اتفاقی وبلاگ شما برام باز شد
یه نظر
بگم؟
حتما بنویس هیچ چیز مثل نوشتن ادمو اروم نمیکنه
من از این به بعد حتما میام تا دلنوشتهاتونو بخونم البته اگه منو راه بدید به خونه ی دلتون
خوش باشید

سلام به شما دوست عزیز
ممنون که به وبلاگ بنده سر زدید امیدوارم که مثل گذشته بتونم بنویسم
این کلبه خودتان هست خوشحالم می کنید سر می زنید
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد