در احوالات پاریس

سلام به همه دوستان خوبم

انشاء الله که نماز روزه هاتون مورد قبول حق بوده باشد

ماه رمضونم تموم شد . دیدید  چه زود گذشت؟ رفت تا سال دیگه آیا زنده باشیم یا نباشیم ؟

من که امسال از سفره های زیبای صمیمی افطار خانواده و دوستان و آشنا و فامیل بی نصیب بودم از همه مهم تر از مراسمی که در گوشه کنار شهر بود .

یادم میاد پارسال با بچه ها (دوستان خوبم سیاوش و حسین و مجتبی ) یه هو شبه احیا تصمیم گرفتیم بریم مشهد و اتفاقا از عنایت آقا امام رضا همون شب تونیستم بلیط رفت و برگشت هواپیما بخریم و فقط شب احیا رو انجا بگذرونیم که کل اقامتمون در مشهد ۶ ساعت شد . ولی امسال چی ؟ تو اینجا که از این خبر ها نبود 

ولی خدا خیره حاج محمد طاهری رو بده برنامشو بصورت پخش مستقیم صوتی روی سایت گذاشته بود و ما هم استفاده کردیم.

خوب از درسا بگم که تازه دارم یه چیزای سره کلاس می فهمم ۲-۳ هفته اول خیلی سخت گذشت و فشار زیادی روم بود هی با خودم می گفتم عجب خقلتی مردم هاااا  و خیلی دپرس بودم ولی حالا خیلی بهترم چون تقریبا می تونم سر کلاس نوت برداری کنم شما ها هم برام دعا کنید . خیلی سخته

دلم برای همتون تنگ شده

جناب عشق بلند است همتی حافظ                 که عاشقان ره بی همتان به خود ندهند

ولی کیه که عمل کنه.....

تا حالا کفشاتو نگاه کردی ؟؟

۲تا عاشق.

۲تا همراه که با هم می میرن.

با هم خاکی میشن,

بدونه هم زیره بارون نمیرن,

 کاش آدما هم یکم از کفشاشون یاد بگیرن

 

نردبان این جهان ما و منی است

عاقبت این نردبان افتادنی است

لا جرم هر کس که بالاتر نشست

 استخوانش زودتر خواهد شکست

دل تنگی

سلام به همه دوستان خوبم

بعد گذشت ۶ ماه از اقامتم در پاریس و فرازونشیب هایش رفتیم سر کلاس و درس رو شروع کردیم .

خوب خدارا شکرراضی هستم . رشته سختیه اولا چون زبانش فرانسوی دوما اصطلاحاتش هم از یه طرف من و اذیت می کنه چون بعداز پیداکردن لغت توی دیکشنری  باید تازه بفهمهم که منظور لغت چیه البته نا گفته نماند که همکلاسی های خوبی دارم بنده خداها تا اونجای که بتونند کمکم می کند تازه یکه از بچه هاست که سر کلاس جزوره تایپ می کنه خیلی دستش تنده و حتی نمودار ها رو هم سر کلای می کشه با کامپیوتر خلاصه از بابت جزوه خیالم راخته . ولی سر کلاس های تئوری تعطیل تعطیل هستم مثلا یک جلسه ارتباطات داشتم که طرف بعداز ۴۵ دقیقه صحبت ودادن یک برگه گفت که بک صفحه برای من بنویسید که جاتون خالی نشتم یکه ای توسر م زدم یکه ای تو سر دیکشنری  بازم نتونستم چیزی بنویسم 

درسها از یه طرف داره فشار میاره و قربتم از صد طرف منو که همه می شناسید آدمی نبودم که یه جا باشم با همه اهل بیرون و خوش گذرانی بودم ولی اینجا از این خبرها نیست تازه خوبه که خاله ام اینا اینجان اگه اونا نبودند تاحالا دیونه شده بودم

خوب یکی از دوستان از برنامه nuit  blanch پرسیده بود که باید براتون تعریف کنم  اینجا یه شب در سال هست که مردم تا صبح می تونن بیدار باشند تقریبا مثل شب یلدا البته با این تفاوت که تمام امکانات حمل و نقل شهر تا صبح باز و رایگان است

خلاصه ما با کلی التماس و ... از یه بنده خدای در خواست کردیم امشب و با ماباش و با ما بد بگذران که بنده خدا هم اونشب با ما بدگذراند ما هم راضی بودیم ولی نه بستنی خوردیم و نه سوار گشتی که روی رودخانه سن در حرکت بود شدیم....

از همکلاسی هاهم اینو بگم که همرو برق می گیره ما رو دخترهای سیاه  خلاصه ایناهم برای خودشون زیبا .... ای بنده خدا ها هم به من خیلی کمک می کنن دستشون درد نکنه ما هم فقط ازشون کمک می گیریم

بعضی وقتی ها حسابی دلم برای ایران تنگ می شه هی فکر می کنم یاد دوستام می افتم همه شون از نظرم می گذرند و یهو می بینم که چشمام خیص شده دلم برای همتون تنگ شده  برای بیرون رفتن با پیکان ۵۹ رنگ بژ برای پارگ جنگلی کوهسار که نگو دلم آتش می گیره برای شهران و..... برای اون إبگوشت های کروکثیف قهوه خونه ها و برای بستنی فروشی بچه محل و.... 

یاربا ماست چه حاجت که زیادت طلبیم                دولت صبحت آن مونس جان مارا بس

دوستان خوبم منو این شبای احیا حسابی دعا کنید ما که از این مراسم به خوبی ایران نداریم .

به امید دیدار تک تک تون

با گذاشتن نظر موجب شادی روح این غریب از دست رفته می شوید